رضا جان مولای من , دلم گرفته همه دارن میان پیشت ولی من بازهم جاماندم

 

emam rezajan

 

هزارجور آدم

با هزار خُلق و خَلقِ مختلف می‌آیند

و در صفای صحنت مقیم می‌شوند …

 

EMAM REZA 2

 

چه فرق دارد برای تو اما …

نازِ آن مست

یا نیازِ این دست

وقتی که از کبوترها هم نمی‌گذری